مرمت خانه جلال آل احمد و سیمین دانشور

مرمت خانه جلال آل احمد و سیمین دانشور خلاصه پروژه خانه جلال آل احمد و سیمین دانشور، خانه‌ای کوچک در محله دزاشیب تهران، به لحاظ کالبدی و ظرفیت پذیرش بازدیدکنندگان محدودیت‌های مشخصی دارد. علاوه بر این خود مفهوم خانه‌موزه، قواعد و استانداردها و ملزوماتی دارد که اعمال و پایبندی به آن این محدودیت فضایی را تشدید می‌کند. خانه‌موزه مفهومی فراتر از نمایش شرح‌حال صاحب خانه و در‌واقع تصویری اتوبیوگرافیک از اوست که بازدیدکنندگان می‌توانند با‌شخصیت و سبک زندگی او به گونه‌ای همذات‌پندارانه و نزدیک ارتباط برقرار کنند. بنابراین برای پایبندی به واقعیت عینی زندگی افراد موردنظر، ناچار از حفاظ اصالت خانه -اعم از فضاها، کاربری‌ها و اشیا- هستیم. این الزام در همان گام‌های نخستین گروه طراحی را بر آن داشت تا برای پاسخ به هدف اصلی احیای خانه که حفظ ، حراست و شناساندن ابعاد گسترده وجودی این دو شخصیت بود ، به موازات طرح احیا و مرمت فیزیکی، به جریان حمایتی-مفهومی بزرگتری بیاندیشد که می‌تواند بازوی اجرایی ،عملکردی و تصمیم‌گیری موثری در سطح شهر به نمایندگی از «خانه‌موزه سیمین و جلال» باشد. این جریان حمایتی علاوه بر اینکه ضامن دوام و بقای خانه‌موزه خواهد بود، می‌تواند هدایتگر بخش‌ عمده‌ای از فعالیت‌های وابسته به آن در سطح شهر باشد. خانه‌ی تاریخی سیمین و جلال از آنجا که از حیث شخصیت فرهنگی و ادبی این دو نفر مهم است، بهتر است که به جای استفاده‌ی موزه‌ای و ایستا، این خانه بازسازی امتداد اتفاقات فرهنگی آن باشد. یعنی به فعالیت‌هایی که در این خانه صورت می‌گرفته و نقشی که در تاریخ ادبیات و هنر و سیاست این کشور داشته است توجه کنیم. این خانه روایتی دارد و داستان‌ها و وقایعی را در خود جای داده است که موقعیت آن را در تاریخ معاصر ادبیات و سیاست و فرهنگ ایران بی‌نظیر می‌کند. نزدیکیِ جلال به خانه‌ی نیما و حضور پیوسته نیما در این خانه، جلسات متعدد چند نفره با دوستان شاعر و نویسنده، حضور پررنگ سیمین در سال‌های پس از جلال در خانه و روایت‌هایی که گاه و بی‌گاه در یادداشت‌های داستان‌نویسی نویسندگان معاصر مانند می‌خوانیم و … از این قبیل است. یکی از مهمترین دغدغه‌های بهره‌برداران از خانه‌های تاریخی و خانه-موزه‌ها «تضمین نمودن رونق و سرزندگی و پاسخگویی عملکردی و موفقیت در انتقال پیام» است. مشکل اصلی‌ای که خانه-موزه‌ها را مدتی پس از افتتاح تهدید می‌نماید، سکون ، خلوتی و مهجور بودن آنهاست.  شهر  منطقه و محله  جلال و سیمین و بنا • چشم انداز طرح مرمت و احیاء • اهداف طرح • راهبردهای عمومی طرح مرمت و احیاء • سیاست های راهبردی • مبانی نظری مداخلات • طرح باززنده‌سازی • تعیین استراتژی‌ها و راهبردهای مداخلاتی چشم‌انداز طرح مرمت و احیا روایت خانه: خانه‌-موزه‌ها اغلب به حافظه‌ی جمعیِ مردم یک فرهنگ تعلق دارند. فیلیپ اتینگتون، پروفسور تاریخ و تاریخ سیاسی می‌گوید: «تمام کنش‌های انسانی به مکان نیاز دارد و خود مکان‌هایی را می‌آفریند. گذشته عبارت است از مکان‌هایی که با کنش‌های انسانی ساخته شده است. تاریخ، نقشه‌ی این اماکن است.» به همین دلیل در تعریف خانه-موزه یکی از مهمترین نکات، توجه ویژه به روایت مستتر در آن خانه و تعریف یک سناریوی بهره‌برداری متناسب است. اصالت: اعتبار حقیقی و تعلق واقعی و حضور بی‌وقفه در طول زمان، می‌تواند یک فضا، یک شی یا یک وجود غیرفیزیکی (مانند یک تصویر یا یک صدا) را به اصالت برساند. هدف از خانه-موزه حفظ و به‌روز‌کردن این اشیا و داشته‌های اصالت‌دار است که از طریق آن بتوان تاریخ جمعی و روایت هر خانه را برای مخاطبین آن بازسازی کرد. • اهداف طرح امتداد تاریخی: خانه‌ی تاریخی سیمین و جلال از آنجا که از حیث شخصیت فرهنگی و ادبی این دو نفر مهم است، بهتر است که به جای استفاده‌ی موزه‌ای و ایستا، این خانه بازسازی امتداد اتفاقات فرهنگی آن باشد. یعنی به فعالیت‌هایی که در این خانه صورت می‌گرفته و نقشی که در تاریخ ادبیات و هنر و سیاست این کشور داشته است توجه کنیم. این خانه روایتی دارد و داستان‌ها و وقایعی را در خود جای داده است که موقعیت آن را در تاریخ معاصر ادبیات و سیاست و فرهنگ ایران بی‌نظیر می‌کند. نزدیکیِ جلال به خانه‌ی نیما و حضور پیوسته نیما در این خانه، جلسات متعدد چند نفره با دوستان شاعر و نویسنده، حضور پررنگ سیمین در سال‌های پس از جلال در خانه و روایت‌هایی که گاه و بی‌گاه در یادداشت‌های داستان‌نویسی نویسندگان معاصر مانند می‌خوانیم و ... از این قبیل است. پویاییِ فضاها: همانطورکه در پژوهش «مطالعات راهبردی و مفهومی احیای خانه‌ی سیمین و جلال» ذکر شده است، یکی از مهمترین دغدغه‌های بهره‌برداران از خانه‌های تاریخی و خانه-موزه‌ها «تضمین نمودن رونق و سرزندگی و پاسخگویی عملکردی و موفقیت در انتقال پیام» است. مشکل اصلی‌ای که خانه-موزه‌ها را مدتی پس از افتتاح تهدید می‌نماید، سکون ، خلوتی و مهجور بودن آنهاست. با در نظر داشتن این نکته می توان به راهکارهایی اندیشید تا این خانه پویایی زمان حیات خود را بازیابد و کاربری‌هایی در آن در نظر گرفته شود، که مخاطبان جدید و قدیم خانه را به حضور چندباره در آن دعوت کند و همچنین میزان تأثیرگذاری خانه به مخاطب را نیز افزایش دهد. به همین منظور دو شکل از پویایی در این طرح مد نظر خواهد بود: پویاییِ انضمامی: شامل الحاق فضاهایی مانند کافه و سالن جلسات و نشست‌ها که می‌تواند در جهت اهداف فرهنگی خانه استفاده شود و خود آنها نیز به یک اتفاق فرهنگی و ادبی تبدیل شود؛ اتفاقاتی مانند برگزاری رونماییِ کتاب، نشست نقد آثار جلال، برگزاری نشست‌های جایزه جلال آل احمد، گرامی‌داشت سالروز تولد و درگذشت سیمین و جلال و... پویایی کاربردی: تلقیِ‌ محافظه‌کارانه از موزه در ایران باعث شده است تا «سکون و ثبوت ابدی» تنها تعریف موزه باشد. در حالی که از سه چهار دهه پیش، یکی از کارکردهای اصلیِ موزه‌ها، «پژوهش و ارتباط» است، که تضمین پویاییِ فضای موزه‌ها در طول سال‌های متمادی‌ست و همچنین انتقال پیام و تاثیرگزاری فرهنگی را نیز تضمین می‌کند. در این پروژه، علاوه بر پویایی انضمامی که از طریق ساخت و تعریف فضاهای جدیدِ الحاقی صورت می‌گیرد، پویاییِ کاربردی نیز می‌تواند به جذابیت بیشتر و افزایش ویژگیِ تعاملی در خانه کمک کند. از جمله‌ی این فعالیت‌ها و تعریف‌ها این است که در سناریوی احیای فرهنگیِ خانه می‌توان ترتیبی اتخاذ کرد که روزشمار و سالشماری از وقایع مهم زندگی سیمین و جلال تهیه شود و بر اساس آن رخدادهای فرهنگیِ متفاوتی تعریف شود که به مدت چند روز در خانه برپا شود و تعامل بیشتر مخاطبین را به همراه داشته باشد. • راهبردهای عمومی طرح مرمت و احیا بر اساس مطالعات اولیه، جایگاه این خانه و متعلقاتش از دو منظر در زمانه‌ی کنونی قابل تأمل است. الف) منظر کالبدی: بخشی از این خانه و اشیا متعلق به آن و آثار سیمین و جلال دارای ارزش حفاظتی برای آیندگان هستند که می‌تواند به عنوان بخش حفاظت شده و یا موزه مورد بهره‌برداری قرار گیرد. ب) منظر فعالیتی: یکی از وجوه مهم و تأثیرگذار این خانه نوع فعالیت‌های فرهنگی بوده است که در این خانه رخ می‌داده است و به‌نظر می‌رسد باززنده سازی این فعالیت‌ها متناسب با بخش‌های کالبدی خانه، می‌تواند همچنان به عنوان فضایی پویا زندگی ادبی و فرهنگی را در این خانه احیا کند. در این راستا، برای تحقق هر چه بهتر اهداف باززنده‌سازی نکات زیر باید در نظر گرفته شود: - خود کفایی اقتصادی: برنامه‌ریزی و اتخاذ راهبردها و سیاست‌های مرمت و بازاستفاده از بناهای تاریخی یا خانه-موزه‌ها بایستی بتواند به گردش اقتصادی و خودکفاییِ اقتصادی این نهاد نیز کمک کند. - رعایت تعادل فضایی: یکی از تهدیداتی که معمولا پروژه‌های باززنده‌سازی را از اهداف پیش‌بینی شده منحرف می‌کند، غلبه کارکرد فضاهای انضمامی، چون کافه، تریا و فروشگاه بر کارکرد‌های اصلی پروژه است. از سویی دیگر در صورت اتخاذ رویکرد‌های فضایی و مدیریتی مناسب، چنین فضاهایی می‌توانند به عنوان موتور محرکه مجموعه در خدمت فعالیت‌های اصلی مجموعه قرار گیرند. یکی از راهبردهای اصلی این پروژه، تلاش برای خلق برنامه فضایی و کالبدی مناسب برای فضاهای انضمامی با رویکرد ذکر شده خواهد بود. - ایجاد مشارکت عمومی در طراحی و بهره برداری تعریفِ فضاهای الحاقی که جدای از فضای فعلی باید طراحی و ساخته شود مسئله‌ای بسیار حساس و خطیر است. خانه و محوطه به خودیِ خود واجد ارزش و هویت تاریخی‌ست و ملحق کردن فضاهای جدید به آن به منظور گسترش امکان کاربری و پویاتر کردن آن کاری‌ست که اگر با دقت‌نظر و سخت‌گیری و تدقیق در مبانی نظری، جزئیات طراحی، مفاهیم طراحی و تزئینات و اجرا و ... صورت نگیرد، می‌تواند به عنصر انضمامی نازیبا مبدل شود. یکی از راهبردهای پروژه استفاده از ایده‌ گروه‌های دیگر در قالب برگزاری جلسات و رویدادهای عمومی است است. پیگیری این راهبرد در طراحی یکی از فضاهای انضمامی به عنوان مثال کافه، می‌تواند علاوه بر جمع‌آوری ایده‌های متنوع، منجر به مشارکت عمومی علاقه‌مندان به روند باززنده‌سازی خانه سیمین و جلال شود. • سیاست‌های راهبردی میتوان سیاست ها را در دوبخش کالبدی و فعالیتی تبیین کرد: سیاست های کالبدی: تعریف روایت کلان برای خانه بازسازی خانه و چیدمان به صورت محدود و بر اساس دوره تاریخی منتخب. چیدمان موزه ای اشیا برخی از اشیا بنا به قرا گرفتن در فضاهای موزه ای در زمینه ی خانه و فعالیت ها و استفاده ی آنها در گذشته به نمایش در می‌آیند. و بخشی از روایت خانه اند. چیدمان نمایشگاهی اشیا برخی دیگر از اشیا که عموما به علت کمبود فضای نمایش در زمینه ی مربوطه در فضاهای منفک نمایشگاهی قرار میگیرند. هدایا و الحاقات نیز در این دسته قرار دارند. سیاست های فعالیتی خانه: فعالیت خانه موزه را میتوان در سه دسته کلان نمایش ، پژوهش و ارتباط قرار داد. نمایش اختصاص فضای لازم نمایشگاهی و موزه ای لزوم تعریف برنامه های متناسب با مخاطبین متفاوت . از نظر تخصص و نیز گروه های سنی امکان تعریف بازدید عمومی و ویژه آموزش و پژوهش اختصاص فضای کتابخانه و آرشیو مجموعه آثار درنظر گرفتن امکانات آنلاین برای پژوهشگران و علاقه مندان ارتباط با نهادهای پژوهشی مانند مدارس و دانشگاه ها برای پژوهش های مورد نیاز ارتباط ایجاد فضای کافه و فروشگاه اثار فرهنگی برای شکل گیری روابط اجتماعی در مجموعه ارتباط با موسسات و نهادها برای برگذاری مراسم و برنامه های چند جانبه مثل کلاس های اموزشی مربوطه پیشنهاد ارتباط شبکه ای با سایر خانه موزه های شهر • مبانی نظری مداخلات • مبانی نظری از دیدگاه ارزش‌های فرهنگی، یادمانی و تاریخی آنچنان که در کنفرانس 1997 جنوا نیز تاکید شد از مهم ترین جنبه های خانه موزه ها که باعث یکتایی این نوع موزه ها در روایت و اثرگذاری شده است رعایت صداقت و امانت در انتقال معانی و مفاهیم مربوط به شخصیت افراد ، دوره زمانی و نیز مکان مورد گفت و گوست . این موضوع را میتوان در جنبه های مختلف فرهنگی و تاریخی بررسی کرد و در مداخلات آتی لحاظ نمود. سیمین دانشور و جلال آل احمد هریک به عنوان نویسنده ای مهم در تاریخ فرهنگی ایران به شمار میروند بنابراین معرفی آنان همراه با بیان بخش مهمی از تاریخ فرهنگی ایران خواهد بود . ضمن اینکه نمایش زندگی جاری در خانه بازنمایشی از زندگی در دوره ی تاریخی خاصی خواهد بود . حکایت از شیوه ی معیشت ، ارزش ها و فعالیت هایی که در دوره تاریخی و در مکان خاصی جریان داشته است. اما پیچیدگی خانه موزه ها خوانش همزمان آنها به عنوان موزه و نیز شی است. این خانه ها ضمن روایت یک دوره از تاریخ ، رویا و تخیلی را نیز در خود دارند. و علت اثرگذاری ویژه آنها در برانگیختن احساسات بازدیدکنندگان نیز مربوط به همین ویژگی است . رویکردهای مختلف در این زمینه به معنی متفاوت اشیا در زمینه وبه صورت منفک برمی گردد. هرکدام از موارد به نمایش در آمده به تنهایی و در زمان خود حاوی معنی خاصی بوده که لزوما در زمان نمایش حفظ نمی شود. هر شی با جدا شدن از زمینه معنی تازه ای پیدا می کند. این تفاوت شامل معانی شخصی و نیز تاریخی و اجتماعی است. با توجه به این موضوع دو رویکرد کلی قابل اتخاذ است. در رویکرد اول اشیا در جای خود و به همان صورت به نمایش در می آیند. صرف نظر از اینکه چطور دیده یا ادراک می شود. رویکرد دیگری را نیز میتوان انتخاب کرد که بیش از اشیا به زمینه و روایت نظر دارند. در این رویکرد انتخاب اشیا و چیدمان آنها بنا بر خواسته ی طراح راجع به برداشت مخاطب است. باید در نظر گرفت که اثر گذاری بر مخاطب از موضوعات بسیار مهمی است که در هر دوره ممکن است شیوه ی متفاوتی داشته باشد . شیوه ی انتخاب شده ممکن است با توجه به تخصص مخاطبین ، قشربندی اجتماعی ، سن ، دوره ی زمانی و مکانی متفاوت باشد. انتخاب هوشمندانه باید با لحاظ کردن مخاطب بهترین روش اثرگذاری را شامل شود. • مبانی نظری از دیدگاه شیوه‌های حفاظت کالبدی مقدمه: در حفظ و حراست از ساختمان‌های تاریخی رویکردهای متفاوتی وجود دارد که هر یک بسته به شرایط و اهداف حفظ می‌توانند به کار گرفته شوند. معمول‌ترین رویکرد، حفاظت (Preservation) است. در این رویکرد، حفظ و نگهداری هر آنچه که در بافت ساختمان موجود است، به همان صورتی که هست مدنظر قرار می‌گیرد و تنها آن عناصری به ساختمان اضافه می‌شوند که برای جلوگیری از تخریب آن ضروری است. رویکرد دوم، احیا (Rehabilitation)، همان استانداردهای رویکرد حفاظت را دارد اما به علت اینکه در این موارد گمان می رود ساختمان چنان آسیب دیده که برای حفاظت نیاز به دخل و تصرف دارد، رویکرد کمی منعطف‌تر است و اجازه تا حدودی اجازه دخل و تصرف را می دهد. رویکرد سوم نوسازی یا تجدید بنا (reconstruction) است که اجازه می‌دهد عناصر، اجزا یا حتی ساختمانی که از بین رفته است با مصالح جدید اما به صورت متناسب و منطبق با زیبایی‌شناسی تاریخی از نو ساخته شود. • پیشنهاد سناریوی احیاء خانه جلال آل احمد و سیمین دانشور، خانه‌ای کوچک در محله دزاشیب تهران، به لحاظ کالبدی و ظرفیت پذیرش بازدیدکنندگان محدودیت‌های مشخصی دارد. علاوه بر این خود مفهوم خانه‌موزه، قواعد و استانداردها و ملزوماتی دارد که اعمال و پایبندی به آن این محدودیت فضایی را تشدید می‌کند. خانه‌موزه مفهومی فراتر از نمایش شرح‌حال صاحب خانه و در‌واقع تصویری اتوبیوگرافیک از اوست که بازدیدکنندگان می‌توانند با‌شخصیت و سبک زندگی او به گونه‌ای همذات‌پندارانه و نزدیک ارتباط برقرار کنند. بنابراین برای پایبندی به واقعیت عینی زندگی افراد موردنظر، ناچار از حفاظ اصالت خانه -اعم از فضاها، کاربری‌ها و اشیا- هستیم. این الزام در همان گام‌های نخستین گروه طراحی را بر آن داشت تا برای پاسخ به هدف اصلی احیای خانه که حفظ ، حراست و شناساندن ابعاد گسترده وجودی این دو شخصیت بود ، به موازات طرح احیا و مرمت فیزیکی، به جریان حمایتی-مفهومی بزرگتری بیاندیشد که می‌تواند بازوی اجرایی ،عملکردی و تصمیم‌گیری موثری در سطح شهر به نمایندگی از «خانه‌موزه سیمین و جلال» باشد. این جریان حمایتی علاوه بر اینکه ضامن دوام و بقای خانه‌موزه خواهد بود، می‌تواند هدایتگر بخش‌ عمده‌ای از فعالیت‌های وابسته به آن در سطح شهر باشد. مؤثر واقع شدن طرح مفهومی که در ادامه ارائه می‌شود بستگی زیادی به استفاده از پتانسیل‌های این بنیاد در کنار خانه موزه دارد. بیان اتوبیوگرافیک به معنای سهیم کردن بازدیدکنندگان در تجربه زندگی روزمره صاحبان خانه است؛ نحوه زیست، عادات، روابط و تعاملات و به طور کلی تصویری درونی‌تر از آن‌ها. برای دستیابی به این هدف می‌توان رویکردهای متفاوتی را در نظر گرفت اما مبنای تمام آن‌ها وفاداری به اصالت خانه است. برای این کار اولین و مهمترین رویکرد بازگرداندن خانه به دوره تاریخی اصیل خود است. بازگرداندن فضا ، شرایط و چیدمان خانه به زمانی که زندگی هنوز در این خانه جریان داشته است. این خود بهترین معرف برای بازدیدکنندگان است اما برای رمزگشایی کردن از جوانب پنهان و کمترپیدای زندگی این دو و همچنین برای معرفی بیشتر برای بازدیدکنندگان ناآشناتر می‌توان به تمهیدات جانبی اندیشید. استفاده از تابلونوشته‌ها و حضور راهنمایان مسلط به موضوع در کنار استفاده از ابزارهای ارتباطی مانند متن، عکس، فیلم، مولتی‌مدیا و غیره است. ایده اصلی روایت‌گری در این خانه علاوه بر آنکه بر عهده تصویر و مولتی‌مدیا گذاشته شود بر عهده «صدا»، سیستم‌های صوتی و شفاهی نیز خواهد بود. این شیوه ضمن برخورداری از پیشینه‌ای طولانی در تاریخ ادبیات ایران، متناسب با‌ بعد روایتگر شخصیت این دو نویسنده نیز هست. برای بیان هدفمند و مؤثر این «روایت » فضاهای خانه به سه دسته کلی تقسیم‌بندی شده است:  دسته اول فضاهای موزه ای هستند. این فضاها به یک دوره تاریخی اصیل بازگردانده و عیناً به همان صورت حفاظت و ‌ بازنمایی می‌شوند . چیدمان این فضاها، هدفمند و بر اساس بیشترین استنادات تاریخی خواهد بود. اما به طور کلی در بین فضاهای خانه‌موزه، کمترین حد مداخله را خواهند داشت .  دسته دوم فضاهای نمایشگاهی هستند. این فضاها در خدمت نمایش موثرتر فضاهای موزه‌ای اند و سعی شده به گونه‌ای جانمایی شوند که ضمن وارد آوردن کمترین آسیب به جریان زیستی خانه، بیشترین داده و مواد خام را برای تجربه و درک بهتر فضاهای موزه‌ای در اختیار بازدیدکنندگان قرار دهد. در این فضاها علاوه بر آنکه خاطرات فضایی بازنمایی خواهد شد به‌وسیله ابزار‌های ذکرشده، مخاطبان را به موضوع موزه نزدیک‌تر خواهد کرد. عملاً می‌توان گفت این فضاها ، هم به لحاظ مفهومی و هم به لحاظ فیزیکی پیش‌ورودی‌ فضاهای موزه‌ای هستند.  دسته سوم فضاهای خدماتی خانه‌موزه هستند. این فضاها که برای تأمین نیازهای ناشی از موزه‌ای شدن بنا به وجود آمده‌اند عموما از بین فضاهایی با کمترین خاطره زیسته انتخاب شده‌اند به گونه‌ای که اغتشاش را در روح کلی خانه ایجاد کنند. یکی از اهداف مهم خانه‌موزه‌، گردآوری آثار و اسناد مرتبط با سیمین و جلال است. نقش خانواده بازمانده در این راستا بسیار مهم و حیاتی است. نگهداری و حفاظت از خانه و آثار، اسناد و اشیا یکی از وظایف مهمی است که بر خانه موزه نهاده شده است. بخشی از نگهداری مرتبط با کالبد خانه در مطالعات مرمت خانه در نظر گرفته شده است. با توجه به ظرفیت محدود خانه، در نظر گرفته شده است که قسمتی از رویدادهای پرازدحام‌تر با هماهنگی به خارج از خانه منتقل شود تا جمعیت زیاد باعث آسیب به بنا نگردد. این رویکرد علاوه بر این که موجب حفاظت از خانه موزه می‌شود موجب اشاعه روح خانه موزه سیمین و جلال در سطح شهر می‌شود. بنا بر آنچه تا کنون گفته شد، ظرفیت پذیرش این خانه موزه از نظر فضایی و فعالیتی محدود است و بدین منظور می‌بایست، برنامه‌ای مدون گردد تا افراد و بازدیدکنندگان در عین آنکه به سهولت بتوانند از خانه بازدید کنند اما به آن آسیبی نیز وارد نگردد. یکی از وجوه زندگی سیمین دانشور و جلال آل احمد سهم کودکان زندگی آنها بوده است. این دو شخصیت فرهیخته در تاریخ ادبیات ایران، علی رغم آنکه فرزندی از خود به یادگار نگذاشته اند اما همین مسئله موجب شد تا مهر و عطوفت پدری و مادری خود را نه نثار یک فرزند که نثار چندین و چند فرزند از ایران نمایند. آنها در طول حیات خود چندین کودک را تحت چتر حمایتیشان قرار دادند و خانه آنها همیشه محل آمد و شد بسیاری از این فرزندانی بود که سیمین و جلال در طول عمر خود چونان و پدر و مادر ذره‌ای را از انان دریغ نداشتند. کتاب سنگی بر گوری جلال نشان و نوشته ای از غمی است که جلال و سیمین از نداشتن فرزند با خود داشتند و حال در کنار ایجاد این خانه موزه، جز امتداد تاریخی و هویت فرهنگی‌اش، جز پویاییِ کاربری و فضاها، می‌توان به این نکته فکر کرد که این خانه، به واقع، سنگی‌ست بر گور جلال و سیمین و چه خلاقانه و زیباست اگر به تحقق رویای سیمین و جلال نیز فکر کنیم و برای ابد خانه و حیاط را از «خالی» و «ساکت» بودن در بیاوریم. به این منظور جز تحقق تجسمی این موضوع را می توان در نحوه‌ی بهره‌برداری نیز این مسئله را لحاظ کرد و رخدادهای فرهنگی مربوط به کودکان و ادبیات کودک و کارگاه‌های عملی و داستان‌خوانی کودکان را برپا کرد تا از این طریق حیاط خانه روزهای زیادی پر از سر و صدای کودکان شود. یکی دیگر از مباحثی که در طرح محتوایی در نظر گرفته شده است، مبحث آموزش و پژوهش در مجموعه می‌باشد. بدلیل کمبود فضاهای جمعی در این مجموعه بسیاری از فعالیت‌هایی که می‌بایست در جهت آموزش و ادبیات صورت پذیرد می‌تواند با محوریت موضوعات ادبی و پژوهشی مرتبط با جلال و سیمین مانند ادبیات متعهد، مقاله نویسی، سفرنامه‌نویسی، ادبیات زنان، ادبیات کودک، داستان کوتاه و ... در دیگر نهادهای مرتبط برقرار گردد و نتیجه و ثمره این جلسات آموزشی در قالب رویدادهای محدود و فرهنگی در خانه جلال وسیمین برگزار شود. همچنین استفاده از امکانات آنلاین و دیجیتال نیز می‌تواند در حوزه پژوهش و آموزش به کار پژوهشگران بیاید، بنابر این موضوع می‌توان کتب مرتبط با آنها، موضوعات موزه‌ای مربوط به جلال و سیمین، مجموعه پژوهش‌های صورت گرفته در مورد این دو شخصیت و همچنین اطلاعات در مورد خانه موزه به طور کل و اخص در مورد خانه موزه سیمین و جلال را بصورت دیجیتال و انلاین در اختیار علاقه‌مندان و پژوهشگران قرار داد. همچنین با توجه به سابقه وجود گل و گیاه فراوان در خانه، می‌توان با قلمه زدن برخی از این گل‌ها و پرورش آنها در خانه علاوه بر حیاط همیشه سرزنده و سبز، به فروش این گلدان‌ها نیز اقدام کرد و البته جانمائی اتومبیل مورد علاقه جلال در موقعیت پارکینگ حیاط به عنوان یک نشانه تاریخی. معمار مسئول فرزاد رستمی فر شرکت معماری مهندسین مشاور معماری و شهرسازی آمود تیم طراحی | همکاران پروژه علی احمدی خطیر، علیرضا شهامت نژاد، حامد مهدوی، عبدالوحید آذرنژادعالی، پریا صالحی عکاس | استودیو عکاسی سروش کیائی مدیر پروژه فرزاد رستمی فر کارفرما | بهره‌بردار معاونت اجتماعی شهرداری منطقه 14 شرکت کارفرمایی شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهر تهران پیمانکار - شرکت پیمانکاری ایستا ابنیه کسری، تحکیم بنای سینا نظارت مهندسین مشاور آمود تیم اجرایی ایستا ابنیه کسری، تحکیم بنای سینا طراحی سازه دانیال رضائی نیک طراح فاز صفر امیرمسعود انوشفر- فرزاد رستمی فر طراح فاز یک وحید آذرنژاد عالی- علیرضا شهامت نژاد-پریا صالحی- حامد مهدوی طراح فاز دو حامد مهدوی- علی احمدی خطیر مشاور طراحی داخلی لیلا زندی-تورج رستمی مشاور تأسیسات مکانیکی امین صاحب جمع مشاور تأسیسات الکتریکی امین صاحب جمع طراح منظر - ارائه | طراح گرافیک علیرضا انوشفر ماکت - فیلمساز پریسا عشقی طراح هویت دیداری مهندسین مشاور آمود جدول شماره 2 | مشخصات کلی پروژه نام پروژه (فارسی) طرح مرمت و بازسازی خانه جلال و سیمین نام پروژه (انگلیسی) Renovation Of Jalal & Simin House کاربری فرهنگی دوره تاریخی پهلوی دوم مصالح | شرکت‌های مصالح سنتی کشور ایران استان تهران شهرستان | شهر تهران نشانی دزاشیب، خیابان شهید رمضانی، کوچه رهبری، کوچه پسندیده، بن بست ارض، پلاک 1 جانمایی X (Google Map)* 35.801661 جانمایی Y (Google Map)* 51.439470 سال (شمسی) 1394-1396 سال (میلادی) 2015-2017 مساحت پروژه 450m²

Description

مرمت خانه جلال آل احمد و سیمین دانشور خلاصه پروژه خانه جلال آل احمد و سیمین دانشور، خانه‌ای کوچک در محله دزاشیب تهران، به لحاظ کالبدی و ظرفیت پذیرش بازدیدکنندگان محدودیت‌های مشخصی دارد. علاوه بر این خود مفهوم خانه‌موزه، قواعد و استانداردها و ملزوماتی دارد که اعمال و پایبندی به آن این محدودیت فضایی را تشدید می‌کند. خانه‌موزه مفهومی فراتر از نمایش شرح‌حال صاحب خانه و در‌واقع تصویری اتوبیوگرافیک از اوست که بازدیدکنندگان می‌توانند با‌شخصیت و سبک زندگی او به گونه‌ای همذات‌پندارانه و نزدیک ارتباط برقرار کنند. بنابراین برای پایبندی به واقعیت عینی زندگی افراد موردنظر، ناچار از حفاظ اصالت خانه -اعم از فضاها، کاربری‌ها و اشیا- هستیم. این الزام در همان گام‌های نخستین گروه طراحی را بر آن داشت تا برای پاسخ به هدف اصلی احیای خانه که حفظ ، حراست و شناساندن ابعاد گسترده وجودی این دو شخصیت بود ، به موازات طرح احیا و مرمت فیزیکی، به جریان حمایتی-مفهومی بزرگتری بیاندیشد که می‌تواند بازوی اجرایی ،عملکردی و تصمیم‌گیری موثری در سطح شهر به نمایندگی از «خانه‌موزه سیمین و جلال» باشد. این جریان حمایتی علاوه بر اینکه ضامن دوام و بقای خانه‌موزه خواهد بود، می‌تواند هدایتگر بخش‌ عمده‌ای از فعالیت‌های وابسته به آن در سطح شهر باشد. خانه‌ی تاریخی سیمین و جلال از آنجا که از حیث شخصیت فرهنگی و ادبی این دو نفر مهم است، بهتر است که به جای استفاده‌ی موزه‌ای و ایستا، این خانه بازسازی امتداد اتفاقات فرهنگی آن باشد. یعنی به فعالیت‌هایی که در این خانه صورت می‌گرفته و نقشی که در تاریخ ادبیات و هنر و سیاست این کشور داشته است توجه کنیم. این خانه روایتی دارد و داستان‌ها و وقایعی را در خود جای داده است که موقعیت آن را در تاریخ معاصر ادبیات و سیاست و فرهنگ ایران بی‌نظیر می‌کند. نزدیکیِ جلال به خانه‌ی نیما و حضور پیوسته نیما در این خانه، جلسات متعدد چند نفره با دوستان شاعر و نویسنده، حضور پررنگ سیمین در سال‌های پس از جلال در خانه و روایت‌هایی که گاه و بی‌گاه در یادداشت‌های داستان‌نویسی نویسندگان معاصر مانند می‌خوانیم و … از این قبیل است. یکی از مهمترین دغدغه‌های بهره‌برداران از خانه‌های تاریخی و خانه-موزه‌ها «تضمین نمودن رونق و سرزندگی و پاسخگویی عملکردی و موفقیت در انتقال پیام» است. مشکل اصلی‌ای که خانه-موزه‌ها را مدتی پس از افتتاح تهدید می‌نماید، سکون ، خلوتی و مهجور بودن آنهاست.  شهر  منطقه و محله  جلال و سیمین و بنا • چشم انداز طرح مرمت و احیاء • اهداف طرح • راهبردهای عمومی طرح مرمت و احیاء • سیاست های راهبردی • مبانی نظری مداخلات • طرح باززنده‌سازی • تعیین استراتژی‌ها و راهبردهای مداخلاتی چشم‌انداز طرح مرمت و احیا روایت خانه: خانه‌-موزه‌ها اغلب به حافظه‌ی جمعیِ مردم یک فرهنگ تعلق دارند. فیلیپ اتینگتون، پروفسور تاریخ و تاریخ سیاسی می‌گوید: «تمام کنش‌های انسانی به مکان نیاز دارد و خود مکان‌هایی را می‌آفریند. گذشته عبارت است از مکان‌هایی که با کنش‌های انسانی ساخته شده است. تاریخ، نقشه‌ی این اماکن است.» به همین دلیل در تعریف خانه-موزه یکی از مهمترین نکات، توجه ویژه به روایت مستتر در آن خانه و تعریف یک سناریوی بهره‌برداری متناسب است. اصالت: اعتبار حقیقی و تعلق واقعی و حضور بی‌وقفه در طول زمان، می‌تواند یک فضا، یک شی یا یک وجود غیرفیزیکی (مانند یک تصویر یا یک صدا) را به اصالت برساند. هدف از خانه-موزه حفظ و به‌روز‌کردن این اشیا و داشته‌های اصالت‌دار است که از طریق آن بتوان تاریخ جمعی و روایت هر خانه را برای مخاطبین آن بازسازی کرد. • اهداف طرح امتداد تاریخی: خانه‌ی تاریخی سیمین و جلال از آنجا که از حیث شخصیت فرهنگی و ادبی این دو نفر مهم است، بهتر است که به جای استفاده‌ی موزه‌ای و ایستا، این خانه بازسازی امتداد اتفاقات فرهنگی آن باشد. یعنی به فعالیت‌هایی که در این خانه صورت می‌گرفته و نقشی که در تاریخ ادبیات و هنر و سیاست این کشور داشته است توجه کنیم. این خانه روایتی دارد و داستان‌ها و وقایعی را در خود جای داده است که موقعیت آن را در تاریخ معاصر ادبیات و سیاست و فرهنگ ایران بی‌نظیر می‌کند. نزدیکیِ جلال به خانه‌ی نیما و حضور پیوسته نیما در این خانه، جلسات متعدد چند نفره با دوستان شاعر و نویسنده، حضور پررنگ سیمین در سال‌های پس از جلال در خانه و روایت‌هایی که گاه و بی‌گاه در یادداشت‌های داستان‌نویسی نویسندگان معاصر مانند می‌خوانیم و ... از این قبیل است. پویاییِ فضاها: همانطورکه در پژوهش «مطالعات راهبردی و مفهومی احیای خانه‌ی سیمین و جلال» ذکر شده است، یکی از مهمترین دغدغه‌های بهره‌برداران از خانه‌های تاریخی و خانه-موزه‌ها «تضمین نمودن رونق و سرزندگی و پاسخگویی عملکردی و موفقیت در انتقال پیام» است. مشکل اصلی‌ای که خانه-موزه‌ها را مدتی پس از افتتاح تهدید می‌نماید، سکون ، خلوتی و مهجور بودن آنهاست. با در نظر داشتن این نکته می توان به راهکارهایی اندیشید تا این خانه پویایی زمان حیات خود را بازیابد و کاربری‌هایی در آن در نظر گرفته شود، که مخاطبان جدید و قدیم خانه را به حضور چندباره در آن دعوت کند و همچنین میزان تأثیرگذاری خانه به مخاطب را نیز افزایش دهد. به همین منظور دو شکل از پویایی در این طرح مد نظر خواهد بود: پویاییِ انضمامی: شامل الحاق فضاهایی مانند کافه و سالن جلسات و نشست‌ها که می‌تواند در جهت اهداف فرهنگی خانه استفاده شود و خود آنها نیز به یک اتفاق فرهنگی و ادبی تبدیل شود؛ اتفاقاتی مانند برگزاری رونماییِ کتاب، نشست نقد آثار جلال، برگزاری نشست‌های جایزه جلال آل احمد، گرامی‌داشت سالروز تولد و درگذشت سیمین و جلال و... پویایی کاربردی: تلقیِ‌ محافظه‌کارانه از موزه در ایران باعث شده است تا «سکون و ثبوت ابدی» تنها تعریف موزه باشد. در حالی که از سه چهار دهه پیش، یکی از کارکردهای اصلیِ موزه‌ها، «پژوهش و ارتباط» است، که تضمین پویاییِ فضای موزه‌ها در طول سال‌های متمادی‌ست و همچنین انتقال پیام و تاثیرگزاری فرهنگی را نیز تضمین می‌کند. در این پروژه، علاوه بر پویایی انضمامی که از طریق ساخت و تعریف فضاهای جدیدِ الحاقی صورت می‌گیرد، پویاییِ کاربردی نیز می‌تواند به جذابیت بیشتر و افزایش ویژگیِ تعاملی در خانه کمک کند. از جمله‌ی این فعالیت‌ها و تعریف‌ها این است که در سناریوی احیای فرهنگیِ خانه می‌توان ترتیبی اتخاذ کرد که روزشمار و سالشماری از وقایع مهم زندگی سیمین و جلال تهیه شود و بر اساس آن رخدادهای فرهنگیِ متفاوتی تعریف شود که به مدت چند روز در خانه برپا شود و تعامل بیشتر مخاطبین را به همراه داشته باشد. • راهبردهای عمومی طرح مرمت و احیا بر اساس مطالعات اولیه، جایگاه این خانه و متعلقاتش از دو منظر در زمانه‌ی کنونی قابل تأمل است. الف) منظر کالبدی: بخشی از این خانه و اشیا متعلق به آن و آثار سیمین و جلال دارای ارزش حفاظتی برای آیندگان هستند که می‌تواند به عنوان بخش حفاظت شده و یا موزه مورد بهره‌برداری قرار گیرد. ب) منظر فعالیتی: یکی از وجوه مهم و تأثیرگذار این خانه نوع فعالیت‌های فرهنگی بوده است که در این خانه رخ می‌داده است و به‌نظر می‌رسد باززنده سازی این فعالیت‌ها متناسب با بخش‌های کالبدی خانه، می‌تواند همچنان به عنوان فضایی پویا زندگی ادبی و فرهنگی را در این خانه احیا کند. در این راستا، برای تحقق هر چه بهتر اهداف باززنده‌سازی نکات زیر باید در نظر گرفته شود: - خود کفایی اقتصادی: برنامه‌ریزی و اتخاذ راهبردها و سیاست‌های مرمت و بازاستفاده از بناهای تاریخی یا خانه-موزه‌ها بایستی بتواند به گردش اقتصادی و خودکفاییِ اقتصادی این نهاد نیز کمک کند. - رعایت تعادل فضایی: یکی از تهدیداتی که معمولا پروژه‌های باززنده‌سازی را از اهداف پیش‌بینی شده منحرف می‌کند، غلبه کارکرد فضاهای انضمامی، چون کافه، تریا و فروشگاه بر کارکرد‌های اصلی پروژه است. از سویی دیگر در صورت اتخاذ رویکرد‌های فضایی و مدیریتی مناسب، چنین فضاهایی می‌توانند به عنوان موتور محرکه مجموعه در خدمت فعالیت‌های اصلی مجموعه قرار گیرند. یکی از راهبردهای اصلی این پروژه، تلاش برای خلق برنامه فضایی و کالبدی مناسب برای فضاهای انضمامی با رویکرد ذکر شده خواهد بود. - ایجاد مشارکت عمومی در طراحی و بهره برداری تعریفِ فضاهای الحاقی که جدای از فضای فعلی باید طراحی و ساخته شود مسئله‌ای بسیار حساس و خطیر است. خانه و محوطه به خودیِ خود واجد ارزش و هویت تاریخی‌ست و ملحق کردن فضاهای جدید به آن به منظور گسترش امکان کاربری و پویاتر کردن آن کاری‌ست که اگر با دقت‌نظر و سخت‌گیری و تدقیق در مبانی نظری، جزئیات طراحی، مفاهیم طراحی و تزئینات و اجرا و ... صورت نگیرد، می‌تواند به عنصر انضمامی نازیبا مبدل شود. یکی از راهبردهای پروژه استفاده از ایده‌ گروه‌های دیگر در قالب برگزاری جلسات و رویدادهای عمومی است است. پیگیری این راهبرد در طراحی یکی از فضاهای انضمامی به عنوان مثال کافه، می‌تواند علاوه بر جمع‌آوری ایده‌های متنوع، منجر به مشارکت عمومی علاقه‌مندان به روند باززنده‌سازی خانه سیمین و جلال شود. • سیاست‌های راهبردی میتوان سیاست ها را در دوبخش کالبدی و فعالیتی تبیین کرد: سیاست های کالبدی: تعریف روایت کلان برای خانه بازسازی خانه و چیدمان به صورت محدود و بر اساس دوره تاریخی منتخب. چیدمان موزه ای اشیا برخی از اشیا بنا به قرا گرفتن در فضاهای موزه ای در زمینه ی خانه و فعالیت ها و استفاده ی آنها در گذشته به نمایش در می‌آیند. و بخشی از روایت خانه اند. چیدمان نمایشگاهی اشیا برخی دیگر از اشیا که عموما به علت کمبود فضای نمایش در زمینه ی مربوطه در فضاهای منفک نمایشگاهی قرار میگیرند. هدایا و الحاقات نیز در این دسته قرار دارند. سیاست های فعالیتی خانه: فعالیت خانه موزه را میتوان در سه دسته کلان نمایش ، پژوهش و ارتباط قرار داد. نمایش اختصاص فضای لازم نمایشگاهی و موزه ای لزوم تعریف برنامه های متناسب با مخاطبین متفاوت . از نظر تخصص و نیز گروه های سنی امکان تعریف بازدید عمومی و ویژه آموزش و پژوهش اختصاص فضای کتابخانه و آرشیو مجموعه آثار درنظر گرفتن امکانات آنلاین برای پژوهشگران و علاقه مندان ارتباط با نهادهای پژوهشی مانند مدارس و دانشگاه ها برای پژوهش های مورد نیاز ارتباط ایجاد فضای کافه و فروشگاه اثار فرهنگی برای شکل گیری روابط اجتماعی در مجموعه ارتباط با موسسات و نهادها برای برگذاری مراسم و برنامه های چند جانبه مثل کلاس های اموزشی مربوطه پیشنهاد ارتباط شبکه ای با سایر خانه موزه های شهر • مبانی نظری مداخلات • مبانی نظری از دیدگاه ارزش‌های فرهنگی، یادمانی و تاریخی آنچنان که در کنفرانس 1997 جنوا نیز تاکید شد از مهم ترین جنبه های خانه موزه ها که باعث یکتایی این نوع موزه ها در روایت و اثرگذاری شده است رعایت صداقت و امانت در انتقال معانی و مفاهیم مربوط به شخصیت افراد ، دوره زمانی و نیز مکان مورد گفت و گوست . این موضوع را میتوان در جنبه های مختلف فرهنگی و تاریخی بررسی کرد و در مداخلات آتی لحاظ نمود. سیمین دانشور و جلال آل احمد هریک به عنوان نویسنده ای مهم در تاریخ فرهنگی ایران به شمار میروند بنابراین معرفی آنان همراه با بیان بخش مهمی از تاریخ فرهنگی ایران خواهد بود . ضمن اینکه نمایش زندگی جاری در خانه بازنمایشی از زندگی در دوره ی تاریخی خاصی خواهد بود . حکایت از شیوه ی معیشت ، ارزش ها و فعالیت هایی که در دوره تاریخی و در مکان خاصی جریان داشته است. اما پیچیدگی خانه موزه ها خوانش همزمان آنها به عنوان موزه و نیز شی است. این خانه ها ضمن روایت یک دوره از تاریخ ، رویا و تخیلی را نیز در خود دارند. و علت اثرگذاری ویژه آنها در برانگیختن احساسات بازدیدکنندگان نیز مربوط به همین ویژگی است . رویکردهای مختلف در این زمینه به معنی متفاوت اشیا در زمینه وبه صورت منفک برمی گردد. هرکدام از موارد به نمایش در آمده به تنهایی و در زمان خود حاوی معنی خاصی بوده که لزوما در زمان نمایش حفظ نمی شود. هر شی با جدا شدن از زمینه معنی تازه ای پیدا می کند. این تفاوت شامل معانی شخصی و نیز تاریخی و اجتماعی است. با توجه به این موضوع دو رویکرد کلی قابل اتخاذ است. در رویکرد اول اشیا در جای خود و به همان صورت به نمایش در می آیند. صرف نظر از اینکه چطور دیده یا ادراک می شود. رویکرد دیگری را نیز میتوان انتخاب کرد که بیش از اشیا به زمینه و روایت نظر دارند. در این رویکرد انتخاب اشیا و چیدمان آنها بنا بر خواسته ی طراح راجع به برداشت مخاطب است. باید در نظر گرفت که اثر گذاری بر مخاطب از موضوعات بسیار مهمی است که در هر دوره ممکن است شیوه ی متفاوتی داشته باشد . شیوه ی انتخاب شده ممکن است با توجه به تخصص مخاطبین ، قشربندی اجتماعی ، سن ، دوره ی زمانی و مکانی متفاوت باشد. انتخاب هوشمندانه باید با لحاظ کردن مخاطب بهترین روش اثرگذاری را شامل شود. • مبانی نظری از دیدگاه شیوه‌های حفاظت کالبدی مقدمه: در حفظ و حراست از ساختمان‌های تاریخی رویکردهای متفاوتی وجود دارد که هر یک بسته به شرایط و اهداف حفظ می‌توانند به کار گرفته شوند. معمول‌ترین رویکرد، حفاظت (Preservation) است. در این رویکرد، حفظ و نگهداری هر آنچه که در بافت ساختمان موجود است، به همان صورتی که هست مدنظر قرار می‌گیرد و تنها آن عناصری به ساختمان اضافه می‌شوند که برای جلوگیری از تخریب آن ضروری است. رویکرد دوم، احیا (Rehabilitation)، همان استانداردهای رویکرد حفاظت را دارد اما به علت اینکه در این موارد گمان می رود ساختمان چنان آسیب دیده که برای حفاظت نیاز به دخل و تصرف دارد، رویکرد کمی منعطف‌تر است و اجازه تا حدودی اجازه دخل و تصرف را می دهد. رویکرد سوم نوسازی یا تجدید بنا (reconstruction) است که اجازه می‌دهد عناصر، اجزا یا حتی ساختمانی که از بین رفته است با مصالح جدید اما به صورت متناسب و منطبق با زیبایی‌شناسی تاریخی از نو ساخته شود. • پیشنهاد سناریوی احیاء خانه جلال آل احمد و سیمین دانشور، خانه‌ای کوچک در محله دزاشیب تهران، به لحاظ کالبدی و ظرفیت پذیرش بازدیدکنندگان محدودیت‌های مشخصی دارد. علاوه بر این خود مفهوم خانه‌موزه، قواعد و استانداردها و ملزوماتی دارد که اعمال و پایبندی به آن این محدودیت فضایی را تشدید می‌کند. خانه‌موزه مفهومی فراتر از نمایش شرح‌حال صاحب خانه و در‌واقع تصویری اتوبیوگرافیک از اوست که بازدیدکنندگان می‌توانند با‌شخصیت و سبک زندگی او به گونه‌ای همذات‌پندارانه و نزدیک ارتباط برقرار کنند. بنابراین برای پایبندی به واقعیت عینی زندگی افراد موردنظر، ناچار از حفاظ اصالت خانه -اعم از فضاها، کاربری‌ها و اشیا- هستیم. این الزام در همان گام‌های نخستین گروه طراحی را بر آن داشت تا برای پاسخ به هدف اصلی احیای خانه که حفظ ، حراست و شناساندن ابعاد گسترده وجودی این دو شخصیت بود ، به موازات طرح احیا و مرمت فیزیکی، به جریان حمایتی-مفهومی بزرگتری بیاندیشد که می‌تواند بازوی اجرایی ،عملکردی و تصمیم‌گیری موثری در سطح شهر به نمایندگی از «خانه‌موزه سیمین و جلال» باشد. این جریان حمایتی علاوه بر اینکه ضامن دوام و بقای خانه‌موزه خواهد بود، می‌تواند هدایتگر بخش‌ عمده‌ای از فعالیت‌های وابسته به آن در سطح شهر باشد. مؤثر واقع شدن طرح مفهومی که در ادامه ارائه می‌شود بستگی زیادی به استفاده از پتانسیل‌های این بنیاد در کنار خانه موزه دارد. بیان اتوبیوگرافیک به معنای سهیم کردن بازدیدکنندگان در تجربه زندگی روزمره صاحبان خانه است؛ نحوه زیست، عادات، روابط و تعاملات و به طور کلی تصویری درونی‌تر از آن‌ها. برای دستیابی به این هدف می‌توان رویکردهای متفاوتی را در نظر گرفت اما مبنای تمام آن‌ها وفاداری به اصالت خانه است. برای این کار اولین و مهمترین رویکرد بازگرداندن خانه به دوره تاریخی اصیل خود است. بازگرداندن فضا ، شرایط و چیدمان خانه به زمانی که زندگی هنوز در این خانه جریان داشته است. این خود بهترین معرف برای بازدیدکنندگان است اما برای رمزگشایی کردن از جوانب پنهان و کمترپیدای زندگی این دو و همچنین برای معرفی بیشتر برای بازدیدکنندگان ناآشناتر می‌توان به تمهیدات جانبی اندیشید. استفاده از تابلونوشته‌ها و حضور راهنمایان مسلط به موضوع در کنار استفاده از ابزارهای ارتباطی مانند متن، عکس، فیلم، مولتی‌مدیا و غیره است. ایده اصلی روایت‌گری در این خانه علاوه بر آنکه بر عهده تصویر و مولتی‌مدیا گذاشته شود بر عهده «صدا»، سیستم‌های صوتی و شفاهی نیز خواهد بود. این شیوه ضمن برخورداری از پیشینه‌ای طولانی در تاریخ ادبیات ایران، متناسب با‌ بعد روایتگر شخصیت این دو نویسنده نیز هست. برای بیان هدفمند و مؤثر این «روایت » فضاهای خانه به سه دسته کلی تقسیم‌بندی شده است:  دسته اول فضاهای موزه ای هستند. این فضاها به یک دوره تاریخی اصیل بازگردانده و عیناً به همان صورت حفاظت و ‌ بازنمایی می‌شوند . چیدمان این فضاها، هدفمند و بر اساس بیشترین استنادات تاریخی خواهد بود. اما به طور کلی در بین فضاهای خانه‌موزه، کمترین حد مداخله را خواهند داشت .  دسته دوم فضاهای نمایشگاهی هستند. این فضاها در خدمت نمایش موثرتر فضاهای موزه‌ای اند و سعی شده به گونه‌ای جانمایی شوند که ضمن وارد آوردن کمترین آسیب به جریان زیستی خانه، بیشترین داده و مواد خام را برای تجربه و درک بهتر فضاهای موزه‌ای در اختیار بازدیدکنندگان قرار دهد. در این فضاها علاوه بر آنکه خاطرات فضایی بازنمایی خواهد شد به‌وسیله ابزار‌های ذکرشده، مخاطبان را به موضوع موزه نزدیک‌تر خواهد کرد. عملاً می‌توان گفت این فضاها ، هم به لحاظ مفهومی و هم به لحاظ فیزیکی پیش‌ورودی‌ فضاهای موزه‌ای هستند.  دسته سوم فضاهای خدماتی خانه‌موزه هستند. این فضاها که برای تأمین نیازهای ناشی از موزه‌ای شدن بنا به وجود آمده‌اند عموما از بین فضاهایی با کمترین خاطره زیسته انتخاب شده‌اند به گونه‌ای که اغتشاش را در روح کلی خانه ایجاد کنند. یکی از اهداف مهم خانه‌موزه‌، گردآوری آثار و اسناد مرتبط با سیمین و جلال است. نقش خانواده بازمانده در این راستا بسیار مهم و حیاتی است. نگهداری و حفاظت از خانه و آثار، اسناد و اشیا یکی از وظایف مهمی است که بر خانه موزه نهاده شده است. بخشی از نگهداری مرتبط با کالبد خانه در مطالعات مرمت خانه در نظر گرفته شده است. با توجه به ظرفیت محدود خانه، در نظر گرفته شده است که قسمتی از رویدادهای پرازدحام‌تر با هماهنگی به خارج از خانه منتقل شود تا جمعیت زیاد باعث آسیب به بنا نگردد. این رویکرد علاوه بر این که موجب حفاظت از خانه موزه می‌شود موجب اشاعه روح خانه موزه سیمین و جلال در سطح شهر می‌شود. بنا بر آنچه تا کنون گفته شد، ظرفیت پذیرش این خانه موزه از نظر فضایی و فعالیتی محدود است و بدین منظور می‌بایست، برنامه‌ای مدون گردد تا افراد و بازدیدکنندگان در عین آنکه به سهولت بتوانند از خانه بازدید کنند اما به آن آسیبی نیز وارد نگردد. یکی از وجوه زندگی سیمین دانشور و جلال آل احمد سهم کودکان زندگی آنها بوده است. این دو شخصیت فرهیخته در تاریخ ادبیات ایران، علی رغم آنکه فرزندی از خود به یادگار نگذاشته اند اما همین مسئله موجب شد تا مهر و عطوفت پدری و مادری خود را نه نثار یک فرزند که نثار چندین و چند فرزند از ایران نمایند. آنها در طول حیات خود چندین کودک را تحت چتر حمایتیشان قرار دادند و خانه آنها همیشه محل آمد و شد بسیاری از این فرزندانی بود که سیمین و جلال در طول عمر خود چونان و پدر و مادر ذره‌ای را از انان دریغ نداشتند. کتاب سنگی بر گوری جلال نشان و نوشته ای از غمی است که جلال و سیمین از نداشتن فرزند با خود داشتند و حال در کنار ایجاد این خانه موزه، جز امتداد تاریخی و هویت فرهنگی‌اش، جز پویاییِ کاربری و فضاها، می‌توان به این نکته فکر کرد که این خانه، به واقع، سنگی‌ست بر گور جلال و سیمین و چه خلاقانه و زیباست اگر به تحقق رویای سیمین و جلال نیز فکر کنیم و برای ابد خانه و حیاط را از «خالی» و «ساکت» بودن در بیاوریم. به این منظور جز تحقق تجسمی این موضوع را می توان در نحوه‌ی بهره‌برداری نیز این مسئله را لحاظ کرد و رخدادهای فرهنگی مربوط به کودکان و ادبیات کودک و کارگاه‌های عملی و داستان‌خوانی کودکان را برپا کرد تا از این طریق حیاط خانه روزهای زیادی پر از سر و صدای کودکان شود. یکی دیگر از مباحثی که در طرح محتوایی در نظر گرفته شده است، مبحث آموزش و پژوهش در مجموعه می‌باشد. بدلیل کمبود فضاهای جمعی در این مجموعه بسیاری از فعالیت‌هایی که می‌بایست در جهت آموزش و ادبیات صورت پذیرد می‌تواند با محوریت موضوعات ادبی و پژوهشی مرتبط با جلال و سیمین مانند ادبیات متعهد، مقاله نویسی، سفرنامه‌نویسی، ادبیات زنان، ادبیات کودک، داستان کوتاه و ... در دیگر نهادهای مرتبط برقرار گردد و نتیجه و ثمره این جلسات آموزشی در قالب رویدادهای محدود و فرهنگی در خانه جلال وسیمین برگزار شود. همچنین استفاده از امکانات آنلاین و دیجیتال نیز می‌تواند در حوزه پژوهش و آموزش به کار پژوهشگران بیاید، بنابر این موضوع می‌توان کتب مرتبط با آنها، موضوعات موزه‌ای مربوط به جلال و سیمین، مجموعه پژوهش‌های صورت گرفته در مورد این دو شخصیت و همچنین اطلاعات در مورد خانه موزه به طور کل و اخص در مورد خانه موزه سیمین و جلال را بصورت دیجیتال و انلاین در اختیار علاقه‌مندان و پژوهشگران قرار داد. همچنین با توجه به سابقه وجود گل و گیاه فراوان در خانه، می‌توان با قلمه زدن برخی از این گل‌ها و پرورش آنها در خانه علاوه بر حیاط همیشه سرزنده و سبز، به فروش این گلدان‌ها نیز اقدام کرد و البته جانمائی اتومبیل مورد علاقه جلال در موقعیت پارکینگ حیاط به عنوان یک نشانه تاریخی. معمار مسئول فرزاد رستمی فر شرکت معماری مهندسین مشاور معماری و شهرسازی آمود تیم طراحی | همکاران پروژه علی احمدی خطیر، علیرضا شهامت نژاد، حامد مهدوی، عبدالوحید آذرنژادعالی، پریا صالحی عکاس | استودیو عکاسی سروش کیائی مدیر پروژه فرزاد رستمی فر کارفرما | بهره‌بردار معاونت اجتماعی شهرداری منطقه 14 شرکت کارفرمایی شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهر تهران پیمانکار - شرکت پیمانکاری ایستا ابنیه کسری، تحکیم بنای سینا نظارت مهندسین مشاور آمود تیم اجرایی ایستا ابنیه کسری، تحکیم بنای سینا طراحی سازه دانیال رضائی نیک طراح فاز صفر امیرمسعود انوشفر- فرزاد رستمی فر طراح فاز یک وحید آذرنژاد عالی- علیرضا شهامت نژاد-پریا صالحی- حامد مهدوی طراح فاز دو حامد مهدوی- علی احمدی خطیر مشاور طراحی داخلی لیلا زندی-تورج رستمی مشاور تأسیسات مکانیکی امین صاحب جمع مشاور تأسیسات الکتریکی امین صاحب جمع طراح منظر - ارائه | طراح گرافیک علیرضا انوشفر ماکت - فیلمساز پریسا عشقی طراح هویت دیداری مهندسین مشاور آمود جدول شماره 2 | مشخصات کلی پروژه نام پروژه (فارسی) طرح مرمت و بازسازی خانه جلال و سیمین نام پروژه (انگلیسی) Renovation Of Jalal & Simin House کاربری فرهنگی دوره تاریخی پهلوی دوم مصالح | شرکت‌های مصالح سنتی کشور ایران استان تهران شهرستان | شهر تهران نشانی دزاشیب، خیابان شهید رمضانی، کوچه رهبری، کوچه پسندیده، بن بست ارض، پلاک 1 جانمایی X (Google Map)* 35.801661 جانمایی Y (Google Map)* 51.439470 سال (شمسی) 1394-1396 سال (میلادی) 2015-2017 مساحت پروژه 450m²